در سالهای گذشته شاهد اجرای سیاستهای ممنوعیت واردات با هدف حمایت از تولید داخلی بودهایم. بااینحال با نگاهی به سوابق موجود، کارایی اجرای این سیاست در تحقق هدف توسعه صنعتی مورد پرسش اساسی قرار دارد. خودروسازی و تولید لوازم خانگی دو رشته فعالیت مهم صنعتی هستند که در طول سالیان متمادی با اجرای طرحهایی همچون ممنوعیت واردات، حمایت شدهاند. بااینوجود کارایی و کیفیت تولید در این صنایع، آنطور که باید ارتقا نیافته است. برهمیناساس نیز ممنوعیت واردات را باید سیاستی ناکارآمد خواند و از تعرفهگذاری به عنوان راهکار جایگزین نام برد. چراکه در تدوین نظام تعرفهگذاری مدون عملا امکان برنامهریزی برای آینده وجود دارد. اما ممنوعیتها یا تغییرات روزمره در تعرفهگذاری، به عدم اطمینان در فرایند تجارت جهانی منتهی میشود. هرچند نباید فراموش کرد که اعمال نظامهای تعرفهای نیز باید هوشمندانه، موقت و محدود باشد تا به نتیجه مطلوب منتج شود.