پای ثابت فصل سرد

بر اساس گزارش شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در سال ۱۴۰۳، منابع متحرک شامل خودروها و موتورسیکلت‌ها بیش از ۶۰ درصد آلاینده‌های هوای پایتخت را تولید می‌کنند. این پرسش همواره مطرح بوده است که آیا تمرکز بر خودروهای سواری می‌تواند راه‌حل اصلی این بحران باشد یا باید به مجموعه‌ای از عوامل ساختاری و برنامه‌ریزی شهری توجه کرد.

خودروهای سواری به دلیل تعداد زیاد و تردد روزانه سهم قابل‌توجهی دارند، اما واقعیت این است که بخش عمده این سهم مربوط به خودروهای فرسوده و فاقد استانداردهای روز دنیاست. بنابراین، سیاست خروج خودروهای فرسوده و جایگزینی آنها باید در اولویت قرار گیرد. درعین‌حال، صنعت خودروی ایران در شرایط تحریم با محدودیت‌های جدی مواجه است و دسترسی به فناوری‌های نوین کنترل آلایندگی مانند موتورهای هیبریدی یا کاتالیست‌های پیشرفته دشوار شده است. در چنین شرایطی، اتکا به ارتقای تکنولوژی خودرو نمی‌تواند راه‌حل اصلی باشد؛ بلکه باید از زاویه برنامه‌ریزی شهری به مساله نگاه کرد و تقاضای سفر با خودروی شخصی را کاهش داد.

کیفیت پایین سوخت نیز یکی از چالش‌های اساسی است. پژوهش‌های پژوهشگاه صنعت نفت نشان داده‌اند که میزان گوگرد در گازوئیل مصرفی تهران چند برابر استانداردهای یورو ۵ است. حتی خودروهای جدید در صورت استفاده از سوخت بی‌کیفیت، کارآیی خود را از دست می‌دهند. بنابراین، ارتقای کیفیت سوخت باید هم‌زمان با نوسازی ناوگان خودروها در دستور کار قرار گیرد.

تمرکز صرف بر خودروهای سواری بدون توجه به سایر منابع آلاینده نیز راه‌حل ناقص خواهد بود. موتورسیکلت‌های کاربراتوری سهمی بسیار بالا در آلودگی دارند، کامیون‌ها و اتوبوس‌های دیزلی فرسوده منبع اصلی انتشار کربن سیاه هستند و نیروگاه‌های اطراف تهران با سوخت‌های پرگوگرد سهم قابل‌توجهی در انتشار آلاینده‌ها دارند. شهرداری تهران در گزارش اخیر خود به شورای شهر اعلام کرده است که برنامه کاهش آلودگی هوای پایتخت را بر سه محور اصلی نوسازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی، توسعه فضای سبز و تقویت معاینه فنی متمرکز کرده است.

از منظر برنامه‌ریزی شهری، ساختار توسعه و گسترش شهر تهران خود یکی از عوامل اصلی تشدید بحران است. تمرکز فعالیت‌های اقتصادی و اداری در مرکز شهر موجب افزایش سفرهای روزانه و وابستگی شدید به خودروی شخصی شده است. توسعه بی‌رویه بزرگراه‌ها به جای سرمایه‌گذاری در حمل‌ونقل عمومی، استفاده بیشتر از خودروها را تشویق کرده و نبود شبکه حمل‌ونقل پاک شامل دوچرخه‌سواری، پیاده‌راه‌ها و اتوبوس‌های برقی بحران را تشدید کرده است.

راهکارهای موثر برای مهار آلودگی هوا در تهران باید چندجانبه و یکپارچه باشند: نوسازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی با اتوبوس‌های برقی، ممنوعیت تردد خودروهای فرسوده و موتورسیکلت‌های کاربراتوری، ارتقای کیفیت سوخت، مدیریت تقاضای سفر از طریق دورکاری و توسعه کاربری‌های چندمنظوره، گسترش حمل‌ونقل پاک و کنترل آلایندگی نیروگاه‌ها و صنایع اطراف تهران.

در این نقطه، بحث برنامه‌ریزی شهری نیازمند رویکردی فراتر از سیاستگذاری فنی است. نظریه‌های برنامه‌ریزی شهری مانند برنامه‌ریزی مشارکتی و برنامه‌ریزی وکالتی بر اهمیت حضور فعال شهروندان و گروه‌های ذی‌نفع در فرآیند تصمیم‌گیری تاکید دارند. در این میان، کوچینگ به‌عنوان یک فرآیند آموزشی و توانمندساز تعریف می‌شود که هدف آن ارتقای ظرفیت فردی و جمعی برای دستیابی به تغییرات پایدار است. کوچینگ با تمرکز بر گفت‌وگو، بازخورد و ایجاد خودآگاهی، افراد و سازمان‌ها را یاری می‌دهد تا توان بالقوه خود را در جهت اهداف مشترک به کار گیرند.

از منظر برنامه‌ریزی شهری، کوچینگ می‌تواند ابزاری عملی برای تحقق این نظریه‌ها باشد. در برنامه‌ریزی مشارکتی، کوچینگ شهروندان را توانمند می‌سازد تا در فرآیندهای شهری نقش فعال داشته باشند، رفتارهای روزمره خود را تغییر دهند و در طرح‌های کاهش آلودگی مشارکت کنند. در برنامه‌ریزی وکالتی نیز کوچینگ می‌تواند گروه‌های آسیب‌پذیر را توانمند کند تا صدای خود را در سیاستگذاری شهری به گوش برسانند و منافعشان در تصمیمات لحاظ شود. بدین ترتیب، کوچینگ نه‌تنها به تغییر رفتار فردی کمک می‌کند، بلکه به ایجاد ظرفیت نهادی و اجتماعی برای اجرای سیاست‌های زیست‌محیطی نیز یاری می‌رساند.

تجربه‌های بین‌المللی نشان داده‌اند که پیوند میان کوچینگ و برنامه‌ریزی شهری می‌تواند نتایج ملموسی داشته باشد. در پاریس، علاوه بر محدودیت تردد خودروهای دیزلی و توسعه خطوط دوچرخه، برنامه‌های آموزشی و کوچینگ شهری اجرا شده است که مدیران و شهروندان را در مسیر تغییر توانمند ساخته و پروژه‌های «محله‌های پایدار» را به موفقیت رسانده است. در نیویورک نیز در کنار سیاست‌هایی مانند قیمت‌گذاری تراکم و توسعه حمل‌ونقل برقی، برنامه‌های کوچینگ سازمانی و اجتماعی اجرا شده است که فرهنگ کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای را در میان شهروندان و مدیران شهری تقویت کرده و پذیرش اجتماعی سیاست‌های سختگیرانه را افزایش داده است.

در آسیا نیز نمونه‌های قابل‌توجهی وجود دارد. در دهلی نو، «برنامه آموزشی و توانمندسازی برای تحول پایدار شهرها» با حمایت برنامه محیط‌زیست سازمان ملل متحد برگزار شده و دوره‌های آموزشی و کوچینگ برای مدیران شهری فراهم کرده است. این دوره‌ها بر برنامه‌ریزی یکپارچه شهری، راه‌حل‌های طبیعت‌محور و اقدام اقلیمی تمرکز دارند و هدفشان توانمندسازی مدیران و شهروندان برای کاهش آلودگی و گازهای گلخانه‌ای و ایجاد شهرهای مقاوم در برابر تغییرات اقلیمی است. در سئول، ابتکار «شهرهای پاک شرق آسیا» توسط شورای بین‌المللی مدیریت محلی محیط‌زیست و شهرداری سئول راه‌اندازی شد که شامل کارگاه‌ها و کوچینگ مدیریتی و تبادل تجربیات میان شهرهای شرق آسیا بود و به ایجاد ظرفیت نهادی برای اجرای سیاست‌های کاهش آلودگی کمک کرد. همچنین در جاکارتا، شبکه «اجتماع عمل کیفیت هوای جنوب شرق آسیا» با حمایت موسسه منابع جهانی و برنامه محیط‌زیست سازمان ملل متحد از طریق وبینارها و کوچینگ تخصصی به مدیران شهری و کارشناسان کمک کرده است تا داده‌های آلودگی را بهتر تحلیل کنند و سیاست‌های مشارکتی طراحی کنند.

ترکیب این رویکردها در اروپا، آمریکا و آسیا نشان می‌دهد که کاهش آلودگی هوا تنها با ابزارهای فنی و مقرراتی ممکن نیست، بلکه نیازمند تغییرات رفتاری و فرهنگی است. کوچینگ در این میان نقش پل ارتباطی میان نظریه و عمل را ایفا می‌کند؛ از یک سو نظریه‌های برنامه‌ریزی مشارکتی و وکالتی را به عرصه اجرا نزدیک می‌سازد و از سوی دیگر، شهروندان و مدیران را در مسیر تغییر پایدار توانمند می‌کند.

در نهایت، باید پذیرفت که آلودگی هوای تهران محصول ترکیب پیچیده‌ای از خودروهای فرسوده، موتورسیکلت‌های کاربراتوری، سوخت بی‌کیفیت، خودروهای سنگین و نیروگاه‌هاست. تمرکز صرف بر خودروهای سواری بدون اصلاح ساختارهای برنامه‌ریزی شهری و بهبود کیفیت سوخت نمی‌تواند راه‌حل پایدار باشد. راهبرد موثر، چندجانبه و یکپارچه است: نوسازی ناوگان، ارتقای سوخت، مدیریت تقاضای سفر و اصلاح الگوی توسعه شهری. در این میان، کوچینگ شهری می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای توانمندسازی شهروندان و مدیران، ایجاد تغییرات رفتاری پایدار و تحقق نظریه‌های برنامه‌ریزی مشارکتی و وکالتی عمل کند. تجربه‌های پاریس، نیویورک، دهلی نو، سئول و جاکارتا نشان داده‌اند که وقتی کوچینگ با سیاست‌های شهری ترکیب شود، نه‌تنها به کاهش آلودگی کمک می‌کند، بلکه کیفیت زندگی شهری را نیز ارتقا می‌دهد. این همان رویکردی است که تهران و سایر کلان‌شهرهای ایران برای عبور از بحران آلودگی هوا به آن نیاز دارند؛ رویکردی که علم، سیاست و رفتار اجتماعی را در یک مسیر مشترک قرار می‌دهد.

* استاد دانشگاه، پژوهشگر برنامه‌ریزی شهری