نقشه  ‌راه  حذف  حجم مبنا

۱. حذف حجم مبنا چه اثری بر کارآیی بازار، فرآیند کشف قیمت و نزدیک‌شدن قیمت سهم به ارزش ذاتی دارد؟

حذف حجم مبنا تاثیر مثبت و معناداری بر کارآیی اطلاعاتی بازار خواهد داشت. مکانیسم حجم مبنا در گذشته به‌عنوان مانعی مصنوعی عمل می‌کرد و فرآیند کشف قیمت را با تاخیر مواجه می‌ساخت. اکنون قیمت پایانی بر مبنای میانگین موزون تمامی معاملات شکل می‌گیرد و بازار قادر است به‌سرعت به اطلاعات جدید واکنش نشان دهد. این تغییر کشف قیمت را شفاف‌تر و دقیق‌تر می‌کند و در بلندمدت فاصله قیمت بازار با ارزش ذاتی سهام را کاهش می‌دهد. البته در کوتاه‌مدت ممکن است نوسانات موقتی افزایش یابد، اما این نوسانات بخشی از فرآیند طبیعی تعدیل به سمت تعادل کارآتر است.

۲. در نبود حجم مبنا، ریسک دستکاری قیمت در نمادهای کوچک چگونه تغییر می‌کند و چه ابزارهای کنترلی باید جایگزین شود؟

در نمادهای کوچک و کم‌معامله، حذف حجم مبنا می‌تواند در کوتاه‌مدت احتمال دستکاری قیمت را از طریق معاملات محدود افزایش دهد، با این حال این ریسک با تقویت نظام نظارت هوشمند و الگوریتمی کاملا قابل‌مدیریت است. ابزارهای جایگزین موثر شامل نظارت لحظه‌ای بر الگوهای معاملاتی مشکوک، تقویت تعهدات بازارگردانان (به‌ویژه در نمادهای کوچک)، اعمال مکانیسم‌های مدار شکن پویا در‌برابر نوسانات غیرعادی و الزام به افشای فوری معاملات بلوکی و سهامداران عمده است. تجربه بازارهای پیشرفته نشان می‌دهد که حذف محدودیت‌های مشابه‌همراه با نظارت پیشرفته، نه‌تنها دستکاری را کاهش می‌دهد، بلکه اعتماد نهادهای سرمایه‌گذار را نیز افزایش می‌دهد.

۳. آیا حذف حجم مبنا منجر به افزایش نقدشوندگی بازار می‌شود؟

بله، افزایش نقدشوندگی یکی از بارزترین دستاوردهای این اصلاح ساختاری است. مکانیسم حجم مبنا پیش‌تر موجب تشکیل صف‌های طولانی خرید و فروش و قفل‌شدن معاملات به‌ویژه در نمادهای کوچک می‌شد. اکنون معاملات با سهولت بیشتری انجام می‌شود، عمق بازار افزایش می‌یابد و سرمایه‌گذاران قادرند با سرعت و هزینه کمتر وارد یا خارج شوند. این تغییر زمینه‌ساز جذب نقدینگی جدید و ارتقای پویایی کلی بازار خواهدشد.

۴. نقش حجم مبنا در کنترل رفتارهای هیجانی سرمایه‌گذاران خرد چیست و حذف آن، ‌چه پیامی برای آنها دارد؟

حجم مبنا در مراحل اولیه توسعه بازار سرمایه ایران نقش مثبتی در مهار نوسانات شدید ناشی از معاملات کم‌حجم ایفا کرد، اما در شرایط کنونی، این مکانیسم بیشتر به مانعی برای کارآیی تبدیل شده بود. حذف آن پیامی روشن به سرمایه‌گذاران خرد می‌دهد: بازار سرمایه ایران در حال گذار به مرحله بلوغ و حرفه‌ای‌گرایی است. این تغییر سرمایه‌گذاران را به سمت تصمیم‌گیری تحلیل‌محور و بلندمدت سوق می‌دهد و تاکید می‌کند که کنترل نوسانات هیجانی از این پس بر عهده ابزارهای پیشرفته نظارتی و بازارگردانی حرفه‌ای خواهد بود.

۵. تجربه بورس‌های فاقد حجم مبنا چه درس‌های قابل‌بومی‌سازی برای بازار سرمایه ایران دارد؟

هیچ‌یک از بازارهای بزرگ جهانی نظیر NYSE، Nasdaq، بورس لندن یا هنگ‌کنگ از مکانیسم مشابه حجم مبنا استفاده نمی‌کنند و کشف قیمت در آنها کاملا آزاد و مبتنی بر عرضه و تقاضای واقعی است. درس کلیدی این بازارها آن است که حذف محدودیت‌های مصنوعی همراه با تقویت زیرساخت‌های نظارتی و بازارگردانی، به افزایش نقدشوندگی، جذب سرمایه‌گذاری خارجی و رشد پایدار منجر می‌شود. برای بومی‌سازی موفق در ایران، لازم است همزمان بازارگردانی حرفه‌ای تقویت شود، دامنه‌نوسان به‌تدریج پویاتر شود، نظارت الگوریتمی گسترش یابد و برنامه‌های آموزشی مستمر برای سرمایه‌گذاران خرد اجرا شود.

۶. حذف حجم مبنا چه تغییری در نقش و استراتژی بازارگردان‌ها در تعادل عرضه و تقاضا ایجاد می‌کند؟

حذف حجم مبنا نقش بازارگردانان را از حالت حمایتی به نقش محوری و استراتژیک ارتقا می‌دهد. پیش‌تر حجم مبنا بخشی از فشار تامین نقدینگی را کاهش می‌داد، اما اکنون بازارگردانان باید تعهدات بالاتری در تامین نقدینگی مستمر داشته باشند. استراتژی‌های آنها باید به سمت استفاده از الگوریتم‌های پیشرفته، افزایش حداقل موجودی نقدی و تمرکز ویژه بر نمادهای کم‌معامله تغییر کند. در مقابل، سازمان بورس می‌تواند با ارائه مشوق‌هایی نظیر دامنه‌نوسان گسترده‌تر یا معافیت‌های مالیاتی برای بازارگردانان فعال، انگیزه لازم را ایجاد کند تا تعادل عرضه و تقاضا به نحواحسن حفظ شود.

در پایان، حذف حجم مبنا را اصلاح ساختاری شجاعانه و ضروری برای همگام‌شدن بازار سرمایه ایران با استانداردهای جهانی می‌دانم. اجرای موفق آن مستلزم تقویت همزمان ابزارهای نظارتی و بازارگردانی است تا منافع بلندمدت سهامداران و اقتصاد کشور تامین شود.

* عضو سابق شورای‌عالی بورس