پس از گذشت بیش از دو دهه نقد و بحث، یکی از قدیمیترین موانع معاملاتی بازار سرمایه ایران کنار گذاشته شد. هیاتمدیره سازمان بورس و اوراق بهادار روز گذشته با تصویب حذف حجم مبنا، به محدودیتی ۲۲ساله پایان داد؛ تصمیمی که از ابتدای دیماه ۱۴۰۴ اجرایی خواهد شد و بر اساس آن، حجم مبنای تمامی نمادهای…
بورس تهران همچنان در مسیر صعودی خود میتازد و رشد مستمر شاخصهای سهامی، آنهم شانه به شانه بازارهای موازی به یکی از ویژگیهای اصلی دادوستدها در ۱۳ روز معاملاتی اخیر مبدل شده است.
بورس تهران روز یکشنبه روزی منفی را پشت سر گذاشت و شاخص کل با افتی مشخص مانند روز شنبه، رنگ قرمز را به تابلوی معاملات آورد. بازار که همچنان از تکانههای هفتههای گذشته کمر راست نکرده، زیر فشار فروش و فضای احتیاطی سرمایهگذاران، نتوانست در برابر موج منفی مقاومت کند. در این میان شاخص هموزن نیز با شدتی مشابه همراه با شاخص کل عقبنشینی کرد و نشان داد که حتی شرکتهای کوچکتر هم از این موج نزولی در امان نماندند.
بازار سرمایه در دومین روز معاملاتی هفته شاهد خروج پول و افت شاخصها بود. به نظر میرسد کماکان جو نااطمینانی نسبت به آینده اقتصادی کشور در بازار سرمایه وجود دارد.
صندوق اهرمی یکی از انواع صندوقهای سرمایهگذاری است که از تکنیک اهرم مالی برای به دست آوردن بازدهی مضاعف از یک سرمایهگذاری استفاده میکند. این صندوق همزمان از دو سازوکار «صدور و ابطال» و «قابل معامله در بورس (ETF)» برای سرمایهگذاری و انتقال مالکیت واحدها استفاده میکند.
با پایانیافتن جنگ تحمیلی ۱۲روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی، زخمهای این درگیری نهتنها در حوزههای انسانی، بلکه در سپهر اقتصادی و مالی کشور نیز نمود پیدا کرده است. بازار سرمایه که پیشتر نیز با چالشهای ساختاری و بنیادی دستوپنجه نرم میکرد، اکنون در وضعیتی شکننده و بلاتکلیفی به سر میبرد. این بازار، که میتوان آن را آینهای از اقتصاد کشور دانست، در فضایی از ابهام، ترس و ریسکهای فزاینده گرفتار شده و به «برزخ» اقتصادی بدل گشته است.
تجربه بازارهای مالی جهانی نشان داده است که واکنش اولیه این بازارها به بحرانهای ژئوپلیتیکی معمولا با کاهش مقطعی همراه است؛ اما این واکنش در اغلب موارد کوتاه مدت و گذراست. اقتصادهای پیشرفته با تکیه بر نهادهای مستحکم، برنامه ریزیهای بلندمدت و سیاستهای شفاف توانستهاند از بسیاری از بحرانهای عمیق عبور کنند، بی آنکه ساختار بازار سرمایهشان به فروپاشی نزدیک شود.
اگر بروز یک جنگ مثل آن چیزی که بین روسیه و اوکراین رخ داد را بحران واقعی بنامیم، چیزی که از آن به عنوان جنگ تحمیلی ۱۲روزه یاد میشود در عمل یک عملیات کوتاهمدت نظامی بین دو طرف بود که جامعه ما و به ویژه بازار سرمایه با آن رو به رو شد، از نظر تفاوت وسعت سرزمینی و تفاوت جمعیت، غربگرایی و ضدیت با غرب و... نیز که مقایسه کنیم شباهتهایی بین تقابل ما با اسرائیل و تقابل روسیه با اوکراین خواهیم دید، اما چرا برخلاف روسیه ما نتوانستهایم ثبات اقتصادی و ثبات بازار سرمایه خود را حفظ کنیم؟ چرا با وجود تمامی تحریمهای روسیه (که بسیار بیش از ایران است) تورم در آن کشور تحت کنترل است و در ایران خیر؟ وقتی در یک چنین شبهبحرانی، شاهد آن همه چالش در سطح بازار سرمایه بودیم، هنگام بروز یک بحران بزرگتر واکنش بازار بورس چه خواهد بود؟